تبیان، دستیار زندگی
همزمان با پایان سریال «یوسف پیامبر»(ع)» استاد فاطمی‌نیا برخی شبهات موجود در سریال را به نقد كشید؛ او در عین حال متذكر شد: مجموعه «یوسف پیامبر»(ع) سریال خوبی بود و زحمت زیادی برای آن كشیده بودند؛ این سریال موارد جاذبه بسیاری داشت و از آن جا كه سریال خوبی ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استاد فاطمی نیا و شبهات سریال یوسف پیامبر

حواشی سریال حضرت یوسف (2)

«برخی صحنه‌ها مخاطب را به خطا می‌انداخت»

همزمان با پایان سریال «یوسف پیامبر»(ع)» استاد فاطمی‌نیا برخی شبهات موجود در سریال را به نقد كشید؛ او در عین حال متذكر شد: مجموعه «یوسف پیامبر»(ع) سریال خوبی بود و زحمت زیادی برای آن كشیده بودند؛ این سریال موارد جاذبه بسیاری داشت و از آن جا كه سریال خوبی بود و سازندگان آن برادرانی متعهد و زحمت‌كش بودند ما برادرانه این مطالب را بیان می‌كنیم.

این استاد و عالم محقق حدیث و روایات در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، در پاسخ به پرسشی درباره‌ی چهره كلی ترسیم شده از پیامبران در سریال یوسف پیامبر(ع) و این كه كدام بخش از قصه‌ها منطبق با روایات و احادیث بوده و كجاها تحریف شده‌است؟ گفت: سازنده این سریال، برادر عزیزمان آقای سلحشور، فردی با فضیلت متعهد و متدین است؛ منتها الان از آن جا كه مساله مربوط به انبیاء است و به اعتقادات مردم ارتباط دارد، بالاخره چند مورد به ذهن من رسیده كه موارد زیادی هم نیست اما باید عنوان شود.

وی ادامه داد: برای مثال یكی از موارد به زمانی برمی‌گردد كه حضرت یوسف(ع) با معجزه، جوانی زلیخا را به او بر می‌گرداند و با او ازدواج می‌كند؛ این روایت‌ها را بنده در تفسیر صافی هم دیده‌ام كه مرحوم فیض از قول ائمه(ع) آورده كه این اتفاق یك معجزه بوده‌است. علامه طباطبایی در كتاب المیزان هم این روایت را نقل كرده‌است و در آخر هم می‌فرماید اگر این حدیث صحیح باشد.شاید در نظرایشان تردیدی هم بوده‌است.

اما آن چه قابل طرح است این است كه برخی قسمت‌های مربوط به این قسمت از سریال از كتاب‌هایی گرفته شده‌است كه هیچ سندیتی هم ندارد. از جمله این كتاب‌ها می‌توان احیاء العلوم تالیف امام محمد غزالی اشاره كرد؛ درست است كه غزالی دانشمند بزرگی بوده‌است، اما ایشان احادیث ضعیف زیاد آورده‌است. به نحوی كه صاحب «طبقات الشافعیه» كه خود از اهل تسنن است، می گوید قریب به 900 حدیث ضعیف در احیاء‌العلوم آمده‌است.

استاد فاطمی‌نیا سپس تصریح كرد: یكی از احادیث ضعیف همین است كه گفته می‌شود پس از ازدواج حضرت یوسف(ع) و زلیخا، حضرت یوسف (ع) گاهی از زلیخا وقت می خواسته كه ملاقاتش كند، زلیخا می‌گفت كه من محبوب اصلی‌ام را پیدا كرده‌ام و به حضرت یوسف(ع) وقت نمی‌داد؛ این بخش‌ها اضافاتی است كه در كتاب‌ها آمده‌است. من به این بخش‌ها «ویترین» می‌گویم؛ اینها ویترین‌سازی است و عرفان نیست.

به اعتقاد این محقق و نویسنده مذهبی، عرفان وقتی شكل ‌می‌گیرد كه انسان اندیشه را خوب بشناسد.

وی در این باره ادامه داد: اینكه خانمی بعد از این كه با معجزه یك پیغمبر جوان و زیبا شده و به امر خدا آن پیغمبر با او ازدواج كرده‌است، بیاید و بگوید كه من معشوق اصلی را پیدا كرده‌ام و كاری با تو ندارم، این‌ها كاملا ساخته و پرداخته ذهن است كه متاسفانه در احیاء العلوم و برخی كتاب‌های دیگر هم نوشته شده‌است.

استاد فاطمی‌نیا خاطرنشان كرد: این گونه نیست كه انسان خداوند را دوست داشته باشد و اولیاء او را دوست نداشته باشد؛ این حرف كاملا باطل است و متاسفانه در سریال «یوسف پیامبر»(ع) دو- سه بار نمایش داده شد.

وی سپس در پاسخ به پرسشی درباره‌ی اصرار سریال «یوسف پیامبر»(ع) بر نمایش این صحنه كه همسر اول به خواستگاری زلیخا برود و اصرار كند كه او همسر یوسف پیامبر شود و این كه آیا چنین صحنه‌هایی زاییده‌ی نفس انسانی ما و القای رسانه نیست؟ اظهار كرد: در دو حدیثی كه در تفسیر صافی آمده تنها نقل شده كه پروردگاه امر كرد كه تو با این زن [زلیخا] ازدواج كن. علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه هم در المیزان ضمن این كه ذكر می‌كند اگر این حدیث درست باشد، می‌گوید كه خداوند امر كرد یوسف با زلیخا ازدواج كند و این امر پاداش اعتراف او بود و این كه حضرت یوسف(ع) را تبرئه كرد.

وی در پاسخ به این پرسش كه آیا قصه‌ی همسر اول حضرت یوسف(ع) و فرزندانش در سریال «یوسف پیامبر»(ع) صحیح به تصویر كشیده شده‌است؟ گفت: این‌ها را من را نفی نمی‌كنم؛ البته می‌گویند نیافتن دلیل نبودن نیست. بنده این بخش را در روایات ندیدم و در نتیجه نفی نمی‌كنم.

وی در عین حال گفت: ما در یك فیلم و سریال توقع نداریم كه تمامی جزء جزء قصه‌اش مستند باشد؛ به عنوان مثال زلیخا نابینا شده‌است و در حال پایین رفتن از پله‌هاست؛ می خواست بیفتد كه خادمه‌ای دوید و گفت دست خانم را بگیرید مبادا بیفتد؛ ما توقع نداریم چنینی بخش‌های براساس مستندات تاریخی باشد. ما می‌دانیم كه در فیلمسازی كمی تخیل می‌شود ما درباره بخش‌های كلیدی صحبت می‌كنیم.

استاد فاطمی‌نیا با نقد و بیان سندیت صحیح از صحنه‌های دیگر سریال «یوسف پیامبر(ع)» تصریح كرد: یكی از بخش‌های دیگر این است كه وقتی برادران حضرت یوسف(ع) ایشان را شناختند، به طور ‌صریح در قرآن آمده‌است كه این‌ها شرمنده شدند و حضرت یوسف(ع) نهایت بزرگواری و آقایی را در مقابل آنان نشان داد. من استادی داشتم كه وقتی این آیه را می‌خواند[امروز بر شما ملامتی نیست] از این همه بزرگواری گریه می كرد. «هیچ ملامتی بر شما نیست و خدا شما را می بخشد»؛ اما در سریال «یوسف پیامبر(ع)» این بخش خیلی كش و قوس داشت و آن همه صحبتی كه شد، مستند نیست.

وی ادامه داد: قرآن تنها می فرماید آیا می دانستید كه با یوسف(ع) چه كردید وقتی نمی دانستید؟ یعنی آن وقت نادان بودید و حالا بهتر شدید؛ حضرت یوسف(ع) آن ها را می بخشد و تمام می‌شود.

وی در پاسخ به این پرسش ایسنا كه زمانی كه جام را در بار بنیامین می‌گذارند، برخورد اطرفیان به گونه‌ای در سریال نشان داده می‌شود كه گویی نعوذبالله پیامبر دروغ گفته‌است؟ گفت: در این بخش دروغی گفته نمی‌شود و تنها براساس مصلحت پیمانه در بار برادر حضرت یوسف (ع) گذاشته می‌شود؛ اطرافیان بودند كه تهمت دزدی به بنیامین زدند و حضرت یوسف(ع) چیزی نگفت؛ بنابراین شخصیت حضرت یوسف(ع) در این بخش لكه‌دار نشد و تنها اطرافیان گفتند كه شما دزد هستید.

این كارشناس مذهبی با اشاره به بخش‌های دیگر سریال «یوسف پیامبر»(ع) خاطرنشان كرد: یكی از مواردی هم كه باید ذكر شود، درباره‌ی حضرت یعقوب(ع) بود؛ در این سریال حضرت یعقوب(ع) چهره مطلوبی نداشت؛ ایشان پیغمبر و از انبیاء الهی بود.

استاد فاطمی نیا سپس گفت: وقتی شما قرآن را می‌خوانید متوجه می‌شوید كه حضرت یعقوب(ع) چقدر با پسرانش كنار آمد. اول این كه آنان مدام پدر را اذیت می كردند و به او زخم زبان می‌زدند؛ اما حضرت یعقوب می‌گفت كه من غصه‌ام را به خدا می‌گویم و چیزی از جانب خدا می‌دانم كه شما نمی‌دانید و می رفت. باز دوباره آنها جسارت می‌كردند كه تو در گمراهی قدیم خودت هستی و چند بار این جسارت‌ها را كردند، اما وقتی مسائل آشكار شد و پیراهن یوسف(ع) را آوردند و حضرت یعقوب(ع) بینا شد، این برادران ناراحت شدند و همه چیز تمام شد. آنها گفتند «ای پدر برای ما از خدا آمرزش بطلب»؛ این جمله خیلی مهم است. حضرت یعقوب(ع) هم فرمود كه در آینده من برای شما از خدا آمرزش می‌طلبم.

وی ادامه داد: در این باره دو نوع حدیث داریم؛ یكی از حدیث‌ها می‌گوید منظور از آینده در این جمله، این بوده كه حضرت یعقوب(ع) خواسته سحر شود و سحر آنها را دعا كند؛ چرا كه در سحر دعا مستجاب است. یك روایت هم می‌فرماید حضرت یعقوب(ع) برای شب جمعه این دعا را به تاخیر انداخت؛ اما در این سریال می‌بینیم كه اصلا این حرف‌ها مطرح نیست. در قرآن مطرح شده‌است كه حضرت یعقوب(ع) بسیار كریمانه پسرانش را پس از این همه جسارت‌ها و زخم زبان‌ها می‌بخشد؛ وقتی پسرانش از او می خواهند كه برایشان آمرزش بطلبد، او می‌گوید كه من آمرزش برایتان می‌طلبم اما در سریال «یوسف پیامبر» (ع) وقتی پسرها می‌گویند كه پدر ما خطا كرده‌ایم، ما را ببخش؛ حضرت یعقوب می گوید بخشش؟ شما خون به دل من كردید!

وی در پاسخ به پرسشی درباره‌ی تفاوت‌های فاحشی كه در سریال «یوسف پیامبر»(ع) نشان داده می‌شد كه حضرت یعقوب(ع) بین فرزندانش می‌گذارد؟ گفت: چنین مسائلی بی اساس است؛ مگر یك پیغمبر كه هم آغوش وحی است چنین برخوردی می‌كند؛ حتی یك پدر مهربان هم خوب می‌داند كه با فرزندانش چگونه برخورد كند چه برسد به پیغمبر خدا؛ آن چه در قرآن و روایات داریم این است كه اصلا سندی وجود نداشته كه ثابت كند حضرت یعقوب(ع) به گونه‌ای برخورد می‌كرده كه فرزندانش را نسبت به یوسف(ع) حساس شوند. فقط در مورد خواب است كه حضرت یعقوب از حضرت یوسف(ع) می‌خواهد كه خوابش را به برادرانش نگوید تا این گونه برداشت نشود كه از آنان بالاتر است. چنین فردی مسلما در رفتارش بین فرزندان هم تفاوت نمی‌گذاشته و آنچه باعث شد كه برادران به یوسف(ع) بدی كنند نفسانیات خودشان بوده‌است.

وی تاكید كرد كه در سریال یوسف پیامبر (ع) صحنه‌ی استغفار بسیار ناجور ترسیم شد‌ه‌است.

استاد فاطمی‌نیا سپس تصریح كرد: در قرآن آمده‌است كه وقتی برادران آمدند و گفتند یوسف را گرگ خورده، حضرت یعقوب(ع) می‌دانست كه این حرف دروغ است و به سراغ صبرش رفت. در قرآن آمده‌است كه حضرت یعقوب(ع) از گریه چشمانش سفید شد، اما كظیم بود و خشمش را فرو می‌برد. این در حالی است كه در سریال یوسف پیامبر(ع) مقابل این آیه نشان داده می‌شود؛ در این سریال دیدیم وقتی حضرت یعقوب(ع) به اتاق می رود، خانمها، دختران واولادش برایش غذا می آورند، ولی او می‌گوید بروید من غذا نمی خورم؛ پس از آن هم گریه می‌كند، روی زمین می‌افتد و می گوید مرا تنها بگذارید! این در حالی است كه چنین اعمالی كاملا ضد جمله‌ی «وهوكظیم» است.

این استاد علم قرآنی ادامه داد: در قسمت دیگری از این سریال هم ضایعه‌ای بوده‌است. در این صحنه فرشته وحی ظاهر می شود و با حضرت یعقوب(ع) صحبت می‌كند در این بخش هم حرفها درست و روشن نیست. جمع بندی این صحبت‌ها بر این است كه نعوذبالله خدا را رها كردی و یوسف(ع) را گرفتی! نمی گویم سازندگان قصدشان القای این مطلب بوده‌است؛ اما چنین صحنه‌هایی مخاطب را به خطا می‌انداخته‌است.

استاد فاطمی‌نیا با تاكید بر این كه ضایعات دیگری هم در سریال یوسف پیامبر(ع) وجود داشته در عین حال گفت: البته باز هم می‌گویم این سریال موارد مثبت زیادی هم داشت؛ این مجموعه جاذبه‌های خوبی داشت و بالاخره اثر بزرگی بود و برای ساخت آن زحمت كشیده بودند. مثل این است كه یك نفر صورتش تمیز و زیبا باشد و یك مختصر لكی هم باشد از او می خواهن مقابل آیینه برطرف كند. اما یك نفر كه تمام بدنش گلی وكثیف است، كسی نمی آید یك نقطه را نشان بدهد؛ این نقدها را كه ما مطرح می‌كنیم، برای خوبی فیلم است و اگر فیلم ضایعات زیادی داشت ما این نقدها را هم مطرح نمی‌كردیم؛ بنابراین خدا جزای خیرشان بدهد.

وی در پاسخ به پرسشی درباره‌ی دیدار حضرت یوسف(ع) و حضرت یعقوب (ع) و تاخیر حضرت یوسف(ع) برای پایین آمدن از اسب و این كه گفته می‌شود پس از آن نورالهی از او گرفته شد و همچنین در خاك غلطیدن یعقوب پیامبر(ع) ؟ متذكر شد: اینها ساخته و پرداخته ذهن است؛ دو مساله در این بحث وجود دارد؛ این كه می‌گویند حضرت یوسف(ع) از اسب دیرتر پیاده شد و نورالهی از نسلش گرفته شد، ساخته و پرداخته‌ی اسرائیلی‌هاست؛ اما اینكه حضرت یعقوب(ع) می‌دوید و به خاك می‌افتاد ما در مدارك و اسناد چنین اتفاقی را ندیدیم؛ البته نمی‌خواهم بگویم نبوده‌است، بلكه ما نیافته‌ایم.

استاد فاطمی نیا در پاسخ به پرسشی درباره‌ی جمله پایانی سریال یوسف پیامبر(ع) كه می‌گوید به نظر شما نسل بعدی را چه می‌نامند یوسف می‌نامند یا یهودا؟ و می‌گوید معلوم است یهودا؛ و این كه آیا این جمله نشان‌دهنده‌ی آن نیست كه حضرت یوسف (ع) در برخورد با پدر دچار كبر شده‌است و نور الهی از او گرفته شده، گفت: در كتاب احیاء‌العلوم نوشته شده حضرت یوسف(ع) زلیخا را صدا می‌كند و می‌گوید چرا اجابت نمی‌كنی؟ می‌دانی كه خدا به وسیله من دو فرزند به تو خواهد داد كه آنها هم پیغمبر خواهد بود؛ این مطلب هم گفته شده اما ما برای این هم مستند مهمی پیدا نكرده‌ایم.

این استاد علوم قرآنی تصریح كرد:اینكه از نسل یوسف(ع) پیغمبر نباشد، به آن معنا نیست كه او از اسب دیرتر از پدر پیاده شده‌است؛ آن یك داستان جعلی است.جمله‌ی آخر و این كه گفته شده، نسل بعد به یهودا می رسد نیز باید بررسی شود؛ این از جمله مواردی است كه من نیافته‌ام.

استاد فاطمی نیا در پایان تاكید كرد: چارچوب داستان حضرت یوسف(ع) به طور كامل در قرآن آمده‌است؛ قرآن كمتر قضیه‌ای را باز كرده‌است اما درباره حضرت یوسف(ع) نسبتا مشروح به موضوع پرداخته‌است. داستان‌های این پیامبر از بدو كودكی تا به چاه افتادن و به پادشاهی رسیدن، تمام اینها در قرآن گفته شده‌است بنابراین ما اولین ماده معلوماتمان قرآن است؛ اما ما نعوذبالله مثل برخی فرقه‌های گمراه نیستیم كه بگوییم قرآن بس است؛ نه، می دانیم كه قرآن باید توسط اهل بیت تشریح شود.

این استاد علوم قرآنی در پایان در پاسخ به پرسش ایسنا درباره‌ی تبعات خلق اشتباه قصه‌های ماندگار، و تحریفاتی كه به دنبال دارد، متذكر شد: اگر مخاطبان از چنین نقدهایی آگاه نباشند و همان‌گونه بدون نقد قصه در اذهانشان برود، نعوذ بالله فكر می‌كنند انبیاء هم مثل ما بوده‌اند؛ مطالبی كه در قرآن ذكر می‌شود و صفتهایی كه برای پیامبران بكار برده شده، انسان ساز است و اگر ضد اینها به ذهن بیننده منتقل شود، اثر ضد می‌گذارد.

تنظیم برای تبیان: مسعود عجمی